۶ مطلب در آوریل ۲۰۲۵ ثبت شده است

‌ ‌ ‌ ‌ ‌

و در تمام این مدت، قلبت به تپیدن ادامه می‌دهد. کارش را انجام می‌دهد و آن‌قدر می‌تپد تا وقتی پیامی دریافت کند که حالا نوبت ایستادن است. نمی‌دانی چه وقت؛ شاید چند دقیقهٔ دیگر. چون بعضی قلب‌ها فقط ۴۱۲ میلیون بار می‌زنند. ممکن است گمان کنی که خُب، اینکه خیلی زیاد است! اما حقیقت این است که این عدد، فقط می‌شود ۱۲ سال.

 

سوزی در کتاب شاید عروس دریایی بعد از مرگ بهترین دوستش تا مدتی با هیچکس هیچ حرفی نزد. بچه که بودم فکر میکردم کار راحتی ست برایم. چند سال گذشته هنوز فکر میکنم خیلی راحت است که یک روز دیگر حرفی نزنم. چون بهرحال هیچکس وقتی حرف میزنم گوش نمیکند. هیچکس متوجه متوقف شدن کلماتم نمیشود.

فراموش شدن راحت است.

 

فقط تصمیم گرفته‌ام حالا که مجبور نیستم، دنیا را با کلماتم پُر نکنم.

    • ری را ‌‌
    • چهارشنبه ۳۰ آوریل ۲۵

    Wish you were here

    بهار، بهار بعد کجاست؟

    • ری را ‌‌
    • سه شنبه ۲۹ آوریل ۲۵

    دنباله ای از اعداد و تجربیات

    همیشه پیاده‌روی را دوست داشته ام اما بدون صحبت کردن. همیشه شناخت را دوست داشته ام اما بدون صحبت کردن. ستاره ها هستند که میتوانم کنارشان بشیم یا قدم بزنم و تمام احوالم را شرح دهم بی انکه کلمه ای بر زبان اورم. قرن ها به عقب سفر میکنم. شعرها به تن لرزان مضطربم جامه میشوند. حروف ها نور. امید تکرار میشود. تکرار و تکرار. این پاداش بی تکرار گذر از شب است. به خود میگویم این تنها چشمه ای از فلق است. جویباری جاری از صبحگاه در پیش رویم مانده است.

    همه دستخوش قوانین هستیم. روی این تکه سنگی که به چرخش در امده است چونان پیکری تب‌دار، که در نوسان میان شور و سردی، همواره در پی تعادل خویش می‌سوزد. هرگاه دل‌مان فرو می‌ریزد و نگاه‌مان در غبار گمشدگی گم می‌شود، نیرویی نادیدنی، آهسته، بی‌صدا، دست بر شانه‌مان می‌گذارد و بی‌آن‌که بدانیم، به سوی روشنایی هلمان می‌دهد؛ نه از سر لطف، که از سر قانون. همانطور که قانون لنز در فیزیک. همانطور که اصل لوشاتلیه در شیمی. مقاومتی در خلاف جهت تغییر. هم خوب و هم بد. از خوشی به ناخوشی و سختی هلمان میدهد. و دوباره از صخره های بی پایان صعب به شن های گرم زیبایی و خوبی. 

    • ری را ‌‌
    • سه شنبه ۲۲ آوریل ۲۵

    where do we go

    Mr. Know-It-All
    Who wants to show it off
    You're no longer learnin
    If you know it all
    Never too high to fall
    You're gonna blow it all
    Don't you know the law
    Only God knows it all
    .You're still a student

    • ری را ‌‌
    • سه شنبه ۱۵ آوریل ۲۵

    مگه شب سیاه تر از سیاه هم میشه؟

    او برای بزرگی آفریده شده بود؛ نه چون دنیا آن را مانند هدیه ای در دستانش قرار داده بود بلکه چون خودش آن را به‌ دست آورده بود. 

    • ری را ‌‌
    • دوشنبه ۷ آوریل ۲۵

    این بار عمیق تر

    بوی دور دریا، بهار نارنج روی درخت ها و اینده مبهم

    • ری را ‌‌
    • جمعه ۴ آوریل ۲۵